کوروشکوروش، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

قندک مامان

چه زود روزامون سپری میشه

کوروش جونم حدود 5 ماه پیش شما این شکلی بودی و حالا: این شما هستی که سوار بر دی دی قان قان آخرین سیستم می تازی. قندک مامانزمان خیلی زود می گذره ما در یک چشم بهم زدن شاهد رشد و شکوفایی گلهای زندگیمون یعنی شما و ملینا جون هستیم به راستی در چشم بر هم زدنی تو سوار ماشین واقعی خودت شدی و ان شاالله بزرگ میشی مرد میشی و مامان از دیدن شما لذت میبره قندکم می خوام یه قولی به من بدی قول بدی پسر خوبی باشی و وقتی بزرگ شدی زحمتایی که برای بزرگ کردنت کشیدمو فراموش نکنی همین که دوستم داشته باشی و به من و بابایی احترام بزاری و برای احساسات ما ارزش قائل باشی کفایته. عزیز دلم از خدای مهربون می خوام کمکم کنه مادر شایسته ای برای شما و ملینا خ...
22 آذر 1391

بینش نازم به دنیا اومد

بینش گلم نی نی تازه وارد خانواده ی پروانک جون دوست خوب و نازنینم روز 5شنبه 16/9/91 بدنیا ا.مد از اینجا می خوام تولد نی نی بینش رو به دوست خیلی خیلی خوبم پروانک و همسر عزیزش آقا بهزاد و دانش جونی داداش گلش تبریک بگم. پروانک جون دلم خیلی برات تنگ شده به امید دیدارت عزیزم ...
22 آذر 1391

زهرا گلی "تولدت مبارک"

این عکس کوروش و زهرا گلی دوست جون کوروشه.17آذز تولد زهرا جون بود از اینجا میخوام تولد زهرا گلی رو به مامان جونی وباباجونی و خواهر جونیش پریسا تبریک بگم.                              ایشالا عروسی زهرا جونم رو ببینم                   ...
22 آذر 1391

لباس بافتنی خوشگل کوروش که عزیز مهربون براش بافته

عزیز مهربونم برام لباس بافتنی خوشگل بافته که وقتی اومده بود مشهد برام اورد با یه عالمه لباسای خوشگل دیگه که یکی از اونا رو هم خاله آرزوی مهربونم برام خریده. خاله جون و عزیز گلم دست گلتون درد نکنه ...
19 آذر 1391

آواز خوندن کوروش

کوروش نازم چند روزه همش آواز میخونه با لبهای خوشگلش صداهای جورواجور در میاره انگار داره آواز میخونه مامان قربون آواز خوندنت بره الهی. دیشب آنچنان چنگی به صورتم زدی که جای چنگولت زخمی شد و خون اومد. من که می دونم این کارات از محبت زیاده وقتی خیلی هیجان زده میشی و می خوای ابراز احساسات کنی یا چنگم میزنی یا موهامو میکشی یا صورتمو لیس میزنی فدات شم. الان دارم دندونامو به هم فشار میدم آخه وقتی یاد کارات میافتم میخوام بخورمت خیلی خوردنی شدی. مامانی چرا دندونای نانازت در نمیاد فکر میکنم خیلی لثه هات میخاره و اذیت الهی مامان بمیره برات چون کله ات داغ میشه و همه چیز رو با حرص میکشی به لثه هات. خداجون کمک کن پسرم زودتر دندون در بیاره و انقدر...
19 آذر 1391

پسر گلم واکسن شش ماهگیشو زد

قندک مامان دیروز واکسن زد و این دفعه چون بزرکتر شده بیشتر اذیت شد از دیروز تا ساعت 4 بعدازظهر امروز مرتب تب میکرد و سر 4 ساعت بهش استامینوفن می دادم خیلی اذیت شد. اصلا مامانی تحمل ناراحتی قندک و عسلک رو نداره خدا جونم بچه های گلمو خودت مراقبت کن ...
8 آذر 1391

پروژه ی پا خوردن کوروش

قندک من این روزا از خوردن دستاش خسته شده یعنی براش تکراری شده و رفته سراغ پاهای نازش فدای اون پاهای تپل مپلش بشم من که انقدر خوشمزست مامانم دوست داره پاهاشو بخوره اینم عکسای پا خوردن کوروش: اینجا آقا کوروش تصمیم به خوردن پاهاش گرفته:   کم کم پا میره به سمت دهن خوشگلش: شصت پامو بخورم: حالا کم کم میخوام همه ی انگشتامو بخورم:   فکر کنم پاهای کوروش  خوشمزه تر از دستاشه چون جدیدا همش پاشو میخوره البته چند روزیه که پیشرفت کرده و دوست داره دست مامانو بخوره و گاهی هم حمله میکنه به سمت صورتم و این کارش شبیه بوسیدن مامان الهی فدای تو و خواهر نازت بره این کارات همش منو یاد کوچیکیای ملینا میندازه چو...
7 آذر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قندک مامان می باشد